Moosaafer


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 22:18 توسط M.A| |


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 17 شهريور 1391برچسب:,ساعت 21:54 توسط M.A| |

بابا جون؟
- جونم بابا جون؟
این خانمه چرا با مانتو خوابیده؟
- خب… خب… خب حتما اینجوری راحتتره دخترم
یعنی با لباس راحتی سختشه؟
- آره دیگه، بعضیها با لباس راحتی سختشونه!
پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتی؟
- …….هیس بابایی، دارم فیلم میبینم
باباجون، کم آوردی؟!
- نه عزیزم، من کم بیارم؟ اصلا هر سوالی داری بپرس تا جواب بدم
خب راستشو بگو چرا این خانمه با مانتو خوابیده بود؟
- چون خانم خوبیه و حجابشو رعایت میکنه
آهان، پس یعنی مامان من خانم بدیه؟
- نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبیه
پس چرا بدون مانتو میخوابه؟!
- خب مامانت اینجوری راحتتره !
اون آقاهه هم چون میخواسته حجابشو رعایت کنه با کت و شلوار خوابیده بود؟
- نه عزیزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد
پس چرا خانمش که خیلی هم خانم خوبیه بهش کمک نکرد لباسشو در بیاره؟!
- چون میخواست شوهرش روی پاهای خودش بایسته
واسه همینه که شما نمیتونید روی پاهای خودتون بایستید؟!
- عزیزم مگه تو فردا مدرسه نداری؟
داری میپیچونی؟
- نه قربونت برم عزیزم،اما یه بچه خوب که وسط فیلم اینقدر سوال نمیپرسه؛باشه عسل بابا؟
اما من هنوز قانع نشدم
- توی این یک مورد به مامانت رفتی؛ خب بپرس عزیزم
چرا باباها توی تلویزیون همیشه روی مبل میخوابن؟
- واسه اینکه تختخوابشون کوچیکه، دو نفری جا نمیشن
خب چرا یه تخت بزرگتر نمیخرن؟
- لابد پول ندارن دیگه
پس چرا اینا دوتا ماشین دارن، ما ماشین نداریم؟
- چون ماشین باعث آلودگی هوا میشه، ما نخریدیم عزیزم
آهان،
یعنی آدما نمیتونن همزمان دوتا کار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و
خانومه که حجابشون رو رعایت میکنن، باعث آلودگی هوا میشن، شما و مامان
که باعث آلودگی هوا نمیشین حجابتون رو رعایت نمیکنین؛ درست گفتم بابایی؟
- آره دخترم، اصلا همین چیزیه که تو میگی، حالا میشه من فیلم ببینم؟
باشه،
ببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلمها قرار نگیری بری ماشین بخریها، به
جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت کنه که تو اینقدر موقع
جواب دادن به سوالاتم خجالت نکشی! باشه باشه ؟!

نوشته شده در جمعه 3 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:59 توسط M.A| |


بهتـرین لحـظات زنـدگی

از نـگاه چـارلی چاپلیـن


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

To fall in love
عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach

آنقدر بخندی که دلت درد بگیره

To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه

To clear your last exam
آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to
کسی که معمولا زیاد نمی‌بینیش ولی دلت می‌خواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven't used since last year
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمی‌کردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making faces
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی

Calls at midnight that last for hours
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه

To laugh without a reason
بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good about you
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف می‌کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می‌تونی بخوابی

To hear a song that makes you remember a special person

آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره

To be part of a team
عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends
دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person
وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین

To pass time with your best friends
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

See an old friend again and to feel that the things have not changed
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach

عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره

remembering stupid things done with stupid friends. To laugh, laugh, and ... laugh
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی

These are the best moments of life
اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند

Let us learn to cherish them
قدرشون رو بدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد"


وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن
به تو نشون میده
تو 1000 دلیل برای خندیدن
به اون نشون بده ...

"چارلی‌ چاپلین"

نوشته شده در پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:,ساعت 13:8 توسط M.A| |


Power By: LoxBlog.Com